سئلن، همه هستي ما

اولین سونوگرافی...

1391/12/21 16:54
نویسنده : مامان فری
315 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیز دوست داشتنی من امیدوارم حالت خوب خوب باشه. 13 اسفند بود که رفتیم پیش خانم دکتر نخجوانی. یه کمی نگران بودم خانم دکتر گفتن بهتره یه سونو انجام بشه تا نگرانیت برطرف شه. عزیزکم اون کیسه ای که قراره تو توش رشد کنی تشکیل شده بود و نیم سانتی متر بزرگیش بود، خودت انقدر کوچولو بودی که فعلا دیده نمیشدی! یعنی مثلا به اندازه سر یه سوزن اینم عکسش، اون گردی کوچولوی مشکی همون کیسه ست که گفتم!

 یک هفته دیگه مونده تا دوباره بریم پیش خانم دکترمون تا ببینه تو کنجد کوچولو در چه حالی! عزیزکم هر لحظه از خدا میخوام که ضامن سلامتی تو باشه.الان این مهمترین خواستمه تو زندگیم.

مامانی جون یواش یواش داریم به روزای آخر سال 91 نزدیک میشیم. هوا داره بهاری میشه. خدای مهربونم بازم ازت ممنونم که دلمو قبل از سال نو بهاری کردی و این هدیه بزرگ آسمونی رو تو وجودم گذاشتی

این روزا حال مامان زیاد فرق نکرده با قبلنا فقط یه موقع هایی معده ش اذیتش میکنه که وقتی به وجود نازنین تو فکر میکنه اونم یادش میره عسکلم

بیرون که میرم همش چشمم به لباسای نی نی هاست. وای که چقدر دلم میخواد عید 93 هم زود برسه و واسه عزیزم لباسای خوشگل واسه سال نو بخریمقلب الهی قربون اون شکل نازنینت بشم مادر

کوچولوی من، من که هر کاری از دستم برمیاد واسه خوب رشد کردنت میکنم بهم قول بده که خودتم به خودت برسی و مراقب خودت باشی بابا جون هم خیلی هوای من و تو رو داره و همش ازم میپرسه اینو خوردی؟ اونو خوردی؟ چی دوست داری برات بگیرم و از این حرفا... عزیز دلم بابایی خیلی خوب و مهربونه مطمئنم تو هم مثل من به وجودش افتخار میکنی

دوستت دارم آسمونی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

ii
20 اسفند 91 21:22
چه احساس پاکوزیبایی هست انگار خدا پیشته ومواظبت. به نظرم تنها انتظاری هست که کشیدنش شیرینه به شیرینیه عسل..یه توصیه1.استرس ونگرانی رو ار خودت دور کن..هر وقت وقت کردی قران بخون چون خدا باهات حرف میزنه....بایه روش اگه خواستی انجامش بده.اول نیت کن بعد یه صفحه رو بار کن عینه فال.بیبین خدا واست چی داره .با ترجمه آیات وتحلیل خودت که خداتو دلیت میذاره اروم میشی.کافیه امتحان کنی یه بار.شکر خدا ودعا یادت نره به خاطر لطف بی حدومرزش.......
فاطمه
21 اسفند 91 1:40
سلام خاله جون من خاله فاطمم منم مثله مامان فری یه دنیا منتظرت بودم خاله اون روز که مامان فریبا خبر رو بهم داد بیمارستان بودم از شدت ذوق وووووووووو خوشحالی بلند گریه کردم چون فهمیدم همه چی دست خداست همممممممممممممه چی !!! خاله الان تو 6 هفته و 2 روزته ان شا الله به حق امام زمان روز تولدت برسه تا اشک شادی هممون جاری شه...دوووووووووووست دارم عزیز دلم.ما با یه دنیا شووووق منتظرتیم


روژینا
24 اسفند 91 1:29
سلام الهی قربون اون حس قشنگت برم عزیز دلم الهی به حق علی اصغر خدا این فرشته کوچولو رو بهت ببخشه و سایه شما و همسرتون بر سرش مستدام بداره خیلی مراقب خودت باش عزیزم التماس دعا میبوسمت اینم واسه فندوقم